آرزوی سلامتی
بسم الله الرحمن الرحیم
سه شنبه 25 تیرماه 98 برهمه دوستانم میمون ومبارک باشه ان شاء الله.
ان شاء الله خداوند توفیقی حاصل فرماید مطالب زیبایی را در وبلاگ بگذارم.
بسم الله الرحمن الرحیم
سه شنبه 25 تیرماه 98 برهمه دوستانم میمون ومبارک باشه ان شاء الله.
ان شاء الله خداوند توفیقی حاصل فرماید مطالب زیبایی را در وبلاگ بگذارم.
این هم یک شعر حماسی بسیار زیبا و پر شور از شاعر خوبمان خانم فاطمه رحمانی باهم این شعر زیبا در وصف سردار قاسم سلیمانی را می خوانیم
هان، میشناسیدش؟ زیاران خراسانیست
از نسل سلمان است اگر نامش سلیمانیست
مردانِ حق، همپای او در جبههها ماندند
بدخواهِ او، تسلیم خواهشهای شیطانی ست
در وقت میدان، او: اشداءُ علی الکفار
با دوستان، تفسیری از آیات رحمانیست
شرحِ نگاهش با یلان کارزار قدس
توصیفِ او سنگینیِ اشعارِ خاقانی ست
در صبح رجعت خوب میدانم که او هم هست
در لشکری که جمع ایرانی و افغانیست
در وصف او حتی قلم هم از نفس افتاد
راحت بگویم؛ آنچه میدانم و میدانیست
یکی از متن هایی که در وصف شهادت سردار سلیمانی نوشته شد متن دلنوشته ای بود که سردار علی شمخانی سرودند و بازتاب گسترده ای داشت علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی در پی شهادت حاج قاسم سلیمانی در دلنوشته ای برای شهید حاج قاسم سلیمانی نوشت:
«هوالمحبوب»
سلام قاسم جان
جان برادر؛ نوشتن برایت سخت نیست، چون فقط باز کردن صندوقچه خاک گرفته ای است که در دل، نامه های یک یک مان را سال ها به ودیعت نگاه داشته برای یوم العهد.
بالاخره طاقت نیاوردی و سبقت گرفتی و رفتی…
پر کشیدنت گوارای وجود، رفیق.
به رفتنت بی پا، به بال گشودنت بی دست
به سینه ی سوخته و شرحه شرحه ات حسرت بر سینه مانده شهادتمان، باز تازه شد …
حسرت شهادت به دست اشقی الاشقیا را پشت سر گذاشتی و با زمزمه لبخند پر رمز و رازت همه نگفتنی ها را فریاد زدی.
قاسم جان،
شهادتت چقدر جگرسوز شد و انتظار دوباره دیدنت ابدی…
عملیات به عملیات، میدان به میدان، از بیت المقدس و فتح المبین، از کربلا تا کربلا ۴ و ۵ و ۸، خیبر
تا فاو، تا قطعنامه، تا مرصاد، پای عهدی که با پیر و قائد این راه پر حماسه داشتیم ماندی و این راه بی پایان و ابدی را تا لبنان، فلسطین، عراق ، سوریه ،یمن و افغانستان و دور و نزدیک ره سپردی تا دستت به آسمان رسید و پرکشیدی.
هر جا که ردی از عشق خمینی و خامنه ای بود و هر جا که کینه ورزی جنایتکاران و زورگویان بود، تو بودی.
قاسم جان، تو بردی! میدان، میدان تو بود و دشمن مقهور نگاه نافذت.
این ره که گشوده ای بسته نخواهد شد
این سوز بر سینه نشسته خاموش نخواهد شد
این شور برانگیخته ،طومار دشمن کورت را در هم خواهد پیچید
و آن گستره که زیر نفوذ قلب تو بر انقلاب و مستضعفان عالم گشوده شد
دیری نخواهد گذشت که برافروزد و عالم بگیرد
دوباره سلام جان برادر
سلام بر روح بلند و کبریایی ات
سلام بر عزم آسمانی و بی فرودت
سلام بر عقیق پیشانیت
سلام، پیکر ارباً اربا
سلام بر دست عباس
سلام بر جسم صد پاره حسین
سلام…
شهادت سردار رشید اسلام و ایران حاج قاسم سلیمانی تسلیت باد
آن چیزی را که من احساس می کنم این است که می بینید از دهان یک گروهی از خواص ، مسئله ی “حجاب اجباری “مطرح می شود . این معنایش این است که یک عده ای- ان شاء الله نادانسته - همان خطی را دنبال می کنند که دشمن نتوانسته با آن همه خرج آن را به نتیجه برساند. روز نامه نگار و روشنفکر و آخوند هم درآن ها هستند.
آیت الله خامنه ای 96/12/17
بسم الله الرحمن الرحیم
الف : منظور، نمازهاى پنجگانه روزانه است.زیرا هم عملى صالح و شایسته است و هم ماندگار. نماز در هر خانه و اداره و جامعه و کشورى اقامه شود، آن را آباد مى کند و از هر کجا رخت بر بندد، آنجا ویران خواهد شد. نمازى که قلب انسان ـ این کانون نگرانى ها و اضطرابها ـ را متوجّه خداوند مى کند، موجب اطمینان و آرامش و تسکین قلب مضطرب است و خلاصه، نماز معیار و میزان قبولى و یا عدم پذیرش سایر عبادات است.
ب : مراد از «باقیات صالحات» ذکر شریف «سُبْحانَ اللّهِ وَ الْحَمْدُلِلّهِ وَ لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ وَ اللّهُ اَکْبَر» است.
خداوند پاک و منزّه از هر عیب و نقصى و متّصف به هر صفت کمال است; چنین خداوندىشایسته حمد و ستایش است. حال که او هیچ عیب و نقصى ندارد و تمام صفات کمالیّه را واجد است، تنها او شایسته پرستش است و هیچ معبودى جز او، شایسته عبادت نیست. خداوندى که بالاتر از توصیف ما و بالاتر از فکر و اندیشه ماست.
ج:«نماز شب» احتمال دیگرى است که در تفسیر جمله «باقیات صالحات» ذکرشده است. نماز شب از اهمّیّت زیادى برخوردار است که هر چه پیرامون اهمّیّتش بیان شود، کم است; قرآن مجید در این باره مى فرماید: وَ مِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِه نافِلَةً لَکَ عَسى اَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقاماً مَحْموُداً.
و پاسى از شب را (از خواب برخیز،) و قرآن (و نماز) بخوان. این یک وظیفه ویژه اى براى توست; امید است پروردگارت تو را به مقامى در خورِ ستایش بر انگیزد!
رسیدن به مقام «محمود»، حتّى براى حضرت رسول اکرم(صلى الله علیه وآله)در سایه نماز شب ممکن است. البتّه، لازم نیست که انسان تمام آداب نماز شب را انجام دهد، مخصوصاً براى کسانى که تازه قصد نیل به این سعادت بزرگ را دارند; بلکه بجا آوردن همان یازده رکعت نماز به صورت عادى و بدون آداب، کافى است; هر چند کسانى که سعادت بجا آوردن تمام آداب و دعاها را دارند، به طور قطع ثواب افزونترى در پیشگاه خداوند متعال دارند.
امید آن که باتوفیق انجام این عبادت بزرگ، به تدریج لذّت رسیدن به «مقام محمود» را احساس کنیم.
د : برخى از مفسّران «باقیات صالحات» را به دخترانى تفسیر کرده اند که با آداباسلامى تربیت یافته و مادران نمونه اى براى فرزندان خود شده اند.چنین دخترانى «باقیات صالحات» هستند; زیرا اینان مایه امیدوارى پدر و مادر در جهان آخرتند.
هـ : در روایتى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم که مودّت و دوستى و ولایت اهلبیت(علیهم السلام)را از جمله مصادیق «باقیات صالحات» شمرده اند.
بنابراین طبق این حدیث مودّت و دوستى اهلبیت(ع) نیز از مصادیق باقیات صالحات است.
این پنج مورد، پنج تفسیر مختلف از «باقیات صالحات» است; ولى همان گونه که مکرّر گفته ایم این تفاسیر به ظاهر مختلف، هیچ تضادّ و تنافى با یکدیگر ندارند و مى توان همه آنها را در مضمون «باقیات صالحات» گنجاند; به این صورت که هریک از تفاسیر ذکر شده و تفاسیر دیگرى که ذکر نکردیم،هر کدام از اینها مصداقى از مصادیق «باقیات صالحات» باشد; زیرا «باقیات صالحات» مصادیق فراوانى دارد.
نتیجه این که انسان نباید به زندگى زود گذر دنیا، دل ببندد; بلکه باید به دنبال «باقیات صالحات» باشد.
علامه طباطبایی در المیزان می گوید:
مراد از( باقیات الصالحات(در جمله (و الباقیات الصالحات خیر عند ربّک ثوابا و خیر املا)اعمال صالح است، زیرا اعمال انسان، براى انسان نزد خدا محفوظ است و این را نص صریح قرآن فرموده. پس اعمال آدمى براى آدمى باقى مى ماند. اگر آن صالح باشد(باقیات الصالحات )خواهد بود، و اینگونه اعمال نزد خدا ثواب بهترى دارد، چون خداى تعالى در قبال آن به هر کس که آن را انجام دهد جزاى خیر مى دهد. و نیز نزد خدا بهترین آرزو را متضمن است، چون آنچه از رحمت و کرامت خدا در برابر آن عمل انتظار مى رود و آن ثواب و اجرى که از آن توقع دارند بودن کم و کاست و بلکه صد در صد به آدمى مى رسد.
پس این گونه کارها، از زینت هاى دنیوى و زخارف زودگذر آن که برآورنده یک درصد آرزوها نیست، آرزوهاى انسان را به نحو احسن برآورده مى سازند، و آرزوهایى که آدمى از زخارف دنیوى دارد اغلب آرزوهاى کاذب است، و آن مقدارش هم که کاذب نیست فریبنده است. از طرق شیعه و سنى از رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله و سلم) و از طرق شیعه از ائمه اهل بیت (علیهم السلام) روایت شده که منظور(باقیات الصالحات)تسبیحات چهارگانه یعنى( سبحان اللّه و الحمد لله و لا اله الا اللّه و اللّه اکبر) است. و دربعضى دیگر آمده که مراد از آن نماز است. و در بعضى دیگر آمده که مقصود از آن مودت اهل بیت است، و همه اینها از باب ذکر مصادیق آیه است که جامعش این مى شود که منظور از( باقیات الصالحات) اعمال صالح است.
منابع:
1-المیزان
http://www.makarem.ir-2
باقیات الصالحات در پژوهشی گسترده تر
فهرست مندرجات
۱ - مقدمه
۲ - تعریف باقیات الصالحات
۲.۱ - تعریف اول
۲.۲ - تعریف دوم
۳ - مصادیق باقیات الصالحات طبق معنای اول
۳.۱ - ذکر گفتن
۳.۲ - نماز خواندن
۳.۳ - محبت اهل بیت
۳.۴ - موارد دیگر
۴ - مصادیق باقیات الصالحات طبق معنای دوم
۵ - پانویس
۶ - منبع
مقدمه:
________________________________________
باقیات صالحات از مسائل مهمی است که قرآن نیز در دو آیه بر آن تأکید کرده است:«وَ یَزِیدُ اللَّهُ الَّذِینَ اهْتَدَوْاْ هُدًی وَ الْبَاقِیَاتُ الصَّالِحَاتُ خَیرْ عِندَ رَبِّکَ ثَوَابًا وَ خَیرْ مَّرَدًّا» [۱]؛ « الْمالُ وَ الْبَنُونَ زینَةُ الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ الْباقِیاتُ الصَّالِحاتُ خَیْرٌ عِنْدَ رَبِّکَ ثَواباً وَ خَیْرٌ أَمَلاً». [۲] قطعا باقیات صالحات از موضوعات مهمی بوده که برای لزوم تلاش در کسب آن، روایات بسیاری وجود دارد و حتی در روایتی از باقیات صالحات تعبیر به گنج شده است که گنج واقعی برای انسان، همین میتواند باشد:« امام صادق (علیه السلام) فرمود:خدای عز و جل به موسی فرمود:در شب و روز مرا بسیار یاد کن و هنگام ذکر من خاشع باش، و به هنگام بلا شکیبا باش، و پیش ذکر من آسوده باش و مرا پرستش کن و چیزی را شریک من قرار مده، بازگشت همه به سوی من است، ای موسی مرا (برای روز درماندگی) ذخیره خود ساز، و گنج (باقیات صالحات) کردارهای شایسته و پاینده خود را به من بسپار». [۳]
تعریف باقیات الصالحات
________________________________________
اما در تعریف و بیان این اصطلاح دو نوع تعریف وجود دارد:
← تعریف اول
«باقیات صالحات؛ اعمال صالحی است که نزد خدا محفوظ میماند و باعث شکر و اجر عظیم خداوند میشود». [۴]
بنابر این تعریف، باقیات صالحات اعمال صالحی هستند که انسان در دنیا انجام داده و در آخرت ثمرهاش را میبیند. طبق این تعریف میتوان در وجه تسمیه این اصطلاح گفت:«اعمال انسان، برای انسان نزد خدا محفوظ است و این را صریح قرآن فرموده. پس اعمال آدمی برای آدمی باقی میماند و از آن به باقیات یاد میشود. حال اگر آن عمل صالح باشد باقیات صالحات خواهد بود، و اینگونه اعمال نزد خدا ثواب بهتری دارد، چون خدای تعالی در قبال آن به هر کس که آنرا انجام دهد پاداش خیر میدهد و نیز نزد خدا بهترین آرزو را متضمن است». [۵]
← تعریف دوم
تعریفی محدودتر از تعریف پیشین نیز وجود داشته و مصادیق آن نیز خاصتر از معنای اول میباشد؛ بنابر این تفسیر، باقیات صالحات، هر فکر و ایده و گفتار و کردار صالح و شایستهای است که طبعاً باقی میماند و اثرات و برکاتش در اختیار افراد و جوامع قرار میگیرد. [۶] [۷] به بیان دیگر، بعد از مرگ نیز خیر شخص باقی مانده و قابلیت افزایش و خیر رسانی به مرده را نیز دارد.
مصادیق باقیات الصالحات طبق معنای اول
________________________________________
بنابر معنای اول؛ موارد و مصادیق باقیات صالحات بسیار گسترده میباشد و اعمال بسیاری را در بر میگیرد. در روایات و سخن اندیشمندان دینی نیز مصادیق گوناگونی برای باقیات صالحات ذکر شده است که البته هیچکدام در مقام بیان حصر این اصطلاح در معنای مورد نظر خود نبودهاند؛ لذا میتوان مفهوم وسیعی برای این اصطلاح در نظر گرفت. در اینجا تعدادی از مصادیق باقیات صالحات را بر اساس روایات و کلام بزرگان بر میشمریم:
« امام باقر (علیه السلام) فرمود: رسول خدا (صلی الله علیه وآله) از کنار مردی عبور میکرد که در باغش درخت میکاشت. پس آنحضرت(صلی الله علیه وآله) در کنارش ایستاد و فرمود:تو را راهنمائی نکنم بر کاشتن درختی که ریشهاش پا برجاتر و میوههایش زودرستر و بهتر و پایندهتر باشد؟ عرض کرد:چرا مرا رهنمائی فرما ای رسول خدا، فرمود:چون بامداد کنی و شام کنی بگو:«سبحان اللَّه و الحمد للَّه و لا اله الا اللَّه و اللَّه اکبر»؛ زیرا اگر آنرا بگویی به شماره هر تسبیحهای ده درخت در بهشت داری (که هر درختی از آنها یکنوع) از انواع میوهها (میدهد) و آنها از (باقیات صالحات) است». [۸]
در این روایت اگرچه تعدادی از ذکرها بیان شده است، ولی میتوان این استنباط را داشت که هر ذکری که در آن یاد خداوند و حمد و ثنای او وجود داشته باشد، میتواند مصداقی از باقیات صالحات قرار گیرد.
«امام صادق(علیه السلام):باقیات صالحات همان نماز شب و دعای سحر است». [۹]
«راوی از امام صادق(علیه السلام) در مورد باقیات صالحات پرسید، ایشان فرمود:باقیات صالحات همان نماز است؛ پس بر انجام آن مراقبت کن…». [۱۰]
در برخی از روایات نیز محبت اهل بیت به عنوان باقیات صالحات شمرده شده است:«امام صادق(علیه السلام) به حصین بن عبد الرحمن فرمود:محبت ما اهل بیت را کوچک مشمار که آن از باقیات صالحات است». [۱۱] «ابوبصیر میگوید:امام صادق(علیه السلام) در بیان باقیات صالحات فرمودند که همان ائمه اطهار میباشند». [۱۲]
معانی کلی دیگری نیز در ضمن معنای باقیات صالحات ذکر شده است:«باقیات صالحات همان علم و عمل درست است و این دو بهتر از مال و مقام هستند؛ زیرا نفع این دو دائمی و باقی میباشد اما مال و مقام، از بین میروند». [۱۳]
«(در بیان باقیات صالحات)…. بالاترین درجه ثواب، تفکر در معرفت و شناخت خداوند و در کس محبت او میباشد؛ زمانی که انسان میگوید سبحان اللّه همانا به دست آورده که خداوند از هر چیزی که شایسته او نیست، منزه میباشد و این سعادت بزرگ برای انسان است». [۱۴] « نمازهای پنجگانه ، اعمال حج ، روزه ماه رمضان و… ذیل باقیات صالحات قرار میگیرند». [۱۵]
اینها موارد و مصادیقی بودند که در احادیث و تفاسیر برای باقیات صالحات به معنای اول، ذکر شدهاند اما همانگونه که گفته شد اینها در مقام حصر نبوده و تنها ذکر مصداق میباشد و این اصطلاح میتواند دایره بسیار وسیعی را در بر بگیرد.
مصادیق باقیات الصالحات طبق معنای دوم
________________________________________
معنای دوم باقیات صالحات خاصتر میباشد و طبیعتاً مصادیق کمتری را نیز در بر میگیرد. در روایات، اگر چه برای خصوص این نوع از مصادیق، عبارت باقیات صالحات ذکر نشده، اما در میان عوام و خواص این اصطلاح رواج بسیاری داشته و حتی گاه کلمه باقیات صالحات تنها در همین معنا استفاده میشود. حال مصادیقی که در روایات ذکر شده و میتوان آنها را ذیل این معنا دانست از این قرار است:
«امام صادق(علیه السلام):اجر و پاداشی انسان را (پس از مرگ) دنبال نمیکند مگر سه خصلت:
۱. صدقه جاریه ای که پس از مردن شخص نیز جریان داشته باشد و این صدقه حتی اگر تا روز قیامت هاقی باشد، پاداشش به آن شخص میرسد. صدقه و خیراتی که وقف نموده که به ارث وارث نیز نرسد.
۲. روش خیر و سیره هدایت کنندهای که ایجاد کرده و خود به آن عمل مینموده و دیگران هم پس از آن به آن عمل مینمایند.
۳. فرزند صالحی که برای او استغفار نماید». [۱۶]
«امام صادق(علیه السلام) فرمود:شش خصلت است که مؤمن بعد از مردن از آنها بهرهمند میگردد ۱. فرزند صالحی که برای او استغفار نماید.۲. قرآنی که از خود به یادگار گذاشته و پس از مرگش خوانده میشود. ۳. چاه آبی که حفر کرده و در اختیار مردم گذاشته است. ۴. درختی که غرس کرده. ۵. آبی که به جریان انداخته و وقف کرده. ۶. روش نیکویی که پس از مرگش مردم به آن عمل میکنند.». [۱۷] روایات دیگری نیز وجود دارند که این معانی را ذکر کردهاند. [۱۸]
پانویس
________________________________________
۱. ↑ سوره مریم/۱۹، آیه۷۶ :«و خدا هدایت یافتگان را بر هدایت میافزاید و اعمال صالحی که (اجرش نعمت) ابدی است نزد پروردگار تو بهتر (از مال و جاه فانی دنیا) است هم از جهت ثواب الهی و هم از جهت حسن عاقبت اخروی».
۲. ↑ سوره کهف/۱۸، آیه۴۶ :«مال و فرزندان، آرایش و زیور زندگی دنیا هستند، ولی اعمال شایسته پایدار نزد پروردگارت از جهت پاداش بهتر و از لحاظ امید داشتن به آنها نیکوتر است».
۳. ↑ فیض کاشانی، محمد محسن، الوافی، ج ۹، ص ۱۴۴۳، کتابخانه امام أمیر المؤمنین علی(ع)، اصفهان، چاپ اول، ۱۴۰۶ق.
۴. ↑ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۱۴، ص ۱۰۲، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.
۵. ↑ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۱۳، ص ۳۱۹، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.
۶. ↑ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۱۲، ص ۴۴۶، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
۷. ↑ ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، محقق و مصحح:فارس صاحب الجوائب، احمد، ج ۱۴، ص ۸۰، دار صادر، بیروت، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق.
۸. ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، الاصول من الکافی، محقق و مصحح:غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج ۲، ص ۵۰۶، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
۹. ↑ قطب الدین راوندی، سعید بن عبداللّٰه، فقه القرآن، محقق و مصحح:حسینی، سید احمد، ج ۱، ص ۱۲۹، کتابخانه آیة الله مرعشی نجفی، قم، چاپ دوم، ۱۴۰۵ق.
۱۰. ↑ عیاشی، محمد بن مسعود، التفسیر، محقق و مصحح:رسولی محلاتی، هاشم، ج ۲، ص ۳۲۷، المطبعة العلمیة، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۰ق.
۱۱. ↑ ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبی طالب علیهم السلام، ج ۳، ص ۳۴۳.
۱۲. ↑ دیلمی، حسن بن محمد، غرر الأخبار و درر الآثار فی مناقب أبی الأئمة الأطهار(ع)، محقق و مصحح:ضیغم، اسماعیل، ص ۱۸۱، دلیل ما، قم، چاپ اول، ۱۴۲۷ق.
۱۳. ↑ مغنیه، محمد جواد، تفسیر الکاشف، ج ۵، ص ۱۹۶، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول، ۱۴۲۴ق.
۱۴. ↑ فخرالدین رازی، ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج ۲۱، ص ۴۶۸، دار احیاء التراث العربی، بیروت، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق.
۱۵. ↑ بیضاوی، عبدالله بن عمر، أنوار التنزیل و أسرار التأویل، تحقیق:المرعشلی، محمد عبد الرحمن، ج ۳، ص ۲۸۳، دار احیاء التراث العربی، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۸ق.
۱۶. ↑ ابن ابی جمهور احسایی، محمد بن علی، عوالی اللئالی العزیزیة، ج ۳، ص ۲۶۰، دار سید الشهداء للنشر، قم، چاپ اول، ۱۴۰۵ق.
۱۷. ↑ شیخ صدوق، الخصال، محقق و مصحح:غفاری، علی اکبر، ج ۱، ص ۳۲۳، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ اول، ۱۳۶۲ش.
۱۸. ↑ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۶۸، ص ۲۵۷، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.